روزهای پایانی
امروز جمعه 26 آبان یادمه پارسال این موقعها بود که من برای داشتن یه فرشته کوچولو تلاش میکردم و عاجزانه از خدا میخواستم که خوشبختیه زندگیمون رو تکمیل کنه یادمه روز عاشورا ناخوداگاه گریم گرفت و زیر لب آرزوی داشتنت رو میکردم و خدا صدامو شنیدو تورو به ما داد و ازمون قول گرفت که تا اخر عمر ازت مراقبت کنبم وحالا الان من دیگه دارم روزهای پایانی با تو بودن رو میگذرونم عزیزم یه حس عجیبی دارم که نمیتونم برات بنویسم ولی مطمئنم که همه ی مادرا تو این روزای آخر همین حس من و دارن دلم برات تنگ میشه با این که میخوام ببینمت ولی دلم برای این روزای که تو دلم هستی و تکون میخوری تنگ میشه وقتی که فهمیدم خدا تورو به دلم هدیه داده اصلا ...